ریشهها؛ برگردان شعری زیبا از پابلو نرودا شاعر شهیر شیلیایی
ریشهها آه، حالا اگر کم کم از عشق ورزیدن به من دست بکشی دست میکشم از عشقت کم کم ناگهان اگر فراموشم کنی به جستجویم نیا همین حالا هم فراموشت…
ریشهها آه، حالا اگر کم کم از عشق ورزیدن به من دست بکشی دست میکشم از عشقت کم کم ناگهان اگر فراموشم کنی به جستجویم نیا همین حالا هم فراموشت…
زندگی عبث اگر قلبی را از شکستن باز دارم عبث نخواهم زیست اگر زندگی کسی را از درد برهانم یا تسکین دهم دردی را یا از مرگ رها کنم سینه…
پانزده سالگی رفتم به ارتش هشتاد سالگی بازگشت به خانه در راه خانه مردی را دیدم از روستایمان پرسیدم از او کسی هست در خانه آنجاست آن بالا خانهی شما…
بخش دوم از دیالوگهای منتخب سریال مظنون (Person Of Interest)، قسمتهای 5 تا 15: سیاهترین قلبها الریش کول (با بازی آلن دیل): به خاطر کشورم، کشورم رو ترک کردم و…
واقعاً یک مرگ «فوری» چیست؟ اتفاقی فوری چقدر طول میکشد؟ آیا یک ثانیه است؟ ده ثانیه؟ درد حاصل از ثانیههایی که قلبش منفجر میشود و ریهاش از کار میافتد و…
بخش اول از دیالوگهای منتخب سریال مظنون (Person Of Interest)، قسمتهای 1 تا 5: انسانی متفاوت جان ریس (با بازی جیم کاویزل): وقتی که فردی را پیدا میکنی که تو…
غرق در چمنزاران در دوردستها مخفی خرقهای از برگها پرتویی از مهتاب غمها فراموش مشکلات مدفون و آنگاه که صبحی آید دوباره میبرد با خود همهی آنها را اینجا جای…
ماه همدمی وفادار است. ماه هرگز ترکمان نمیکند. همیشه آنجاست، تماشایمان میکند، ثابت قدم است، لحظات تاریک و روشن ما را میداند، با کاری که ما میکنیم برای همیشه تغییر…
روزی لطیفهای شنیدم: مردی نزد پزشک میرود و به او میگوید که افسرده است. میگوید که زندگی به نظرش خشن و بیرحمانه میآید. میگوید که احساس میکند در جهانی پر…
تنهایی عظیمی در این دنیا خانه کرده که دیده میشود در حرکت آرام عقربههای ساعتی مردمانی بس خسته ناقص و معیوب چه عاشق و چه بیعشق مردمانی که با هم…