سفری به درون / بخش چهارم / عاشق بی معشوق
برگ چهارم در این روزگار، به مانند همهگان، در دنیای من نیز عاشقی زندگی میکند. عاشقی که عمرش را در راه رسیدن به معشوقی صرف کرده که شاید هرگز وجود…
برگ چهارم در این روزگار، به مانند همهگان، در دنیای من نیز عاشقی زندگی میکند. عاشقی که عمرش را در راه رسیدن به معشوقی صرف کرده که شاید هرگز وجود…
برگ سوم هنوز هم روزهایی هستند که دردشان از توانم خارج است، روزهایی عذاب آور و هولناک که تحملشان طاقتم را طاق میکند و گذرانشان سختترین لحظات زندگیم را رقم…
هنوز هم حرفهای نگفتهی بسیاری در ذهنم جاری است، هنوز هم شبهایم تلخ و بیپایان است و هنوز هم دستان سردم اسیر زمستان بیپایان تنهایی است. هنوز نمیتوانم از بودنم…
سال نو آغاز شده و همه چیز در حال نو شدن است، از طبیعت گرفته تا دنیای انسانها. آغاز سال جدید، آغاز نوشتار فصلی دیگر از دفتر زندگی همهي ماست.…
همیشه برای من نگاهی به گذشته به مانند نظاره کردن آینده در آینهی بودنها و نبودنهایم بوده است، چه زمانی که در تلخترین روزهای عمرم باشم و چه زمانی که…
نوشتن از شب یلدا و داستانهای شیرینی که این شب برای ما تداعی میکند آن چیزی نیست که حداقل امشب دلخواهم برای نوشتن باشد، چراکه سالهاست همگان از این شب…
دوری از آنان که دوستشان داریم، همیشه از یکی از غم انگیزترین اتفاقاتی است که در زندگی ما روی میدهد، خواه مرگ عزیزی او را از ما دور کند، خواه…
گاهی نوشتن از اتفاقات و داستانهای روزانه زندگی آنقدر سخت و ملالت آور میشود که ترجیح میدهم سکوت کنم و چیزی ننوسیم، گاهی هم آنقدر غرق در مشغلههای روزمره و…
گاهی برای رفع یک احساس بد، صحبت با یک دوست نزدیک کافی است، اما هستند زمانهایی که صحبت کردن با یک دوست، غمها را بیشتر و احساسات بد را بدتر…