رسم تباهی / ترانه

You are currently viewing رسم تباهی / ترانه

رسم تباهی

غم و تنهایی و غصه
با دلی که درد داره
من و احساسی که رفته
چشمی که هر روز می‌باره

نه خیالی از تو اینجاست
نه نفس تو سینه مونده
شاید این آخرش باشه
غزل رفتنُ خونده

بی خیال فرداهامم
دورم از دنیای بودن
همه از من متنفر
منو از خودشون روندن

راه من راه سیاهی
رسم من رسم تباهی
مرگ من رنگ حیات و
زندگیم خیال واهی

بیشتر بخوانید:  ترانه؛ سایه‌ی سیاهی

ترانه‌ی رسم تباهی

دیگه تو خوابتم نیستم
خاطراتم همه مردن
آرزوهات بی‌نهایت
منُ از فکر تو بردن

ناامیدی رنگ دنیام
ترسی از مردن ندارم
منی که بی تو و چشمات
چشمامو رو هم می‌ذارم

تو که نیستی توی دنیام
مرگ من با من رفیقه
واسه دوری از نبودت
خیالت یارِ شفیقه

راه من راه سیاهی
رسم من رسم تباهی
مرگ من رنگ حیات و
زندگیم خیال واهی

+ تصویر: نقاشی مسیر سیاه اثری از برندون گیی نقاش امریکایی.

آیا این رهرو است که راهش را انتخاب می‌کند یا  راه است که رهرواش را انتخاب می‌کند؟
گرث نیکس، سابریل

برای مشاهده‌ی سایر ترانه‌های من می‌توانید بخش ترانه در دنبال کنید؛ همچنین می‌توانید با ارسال ترانه‌ی خود از طریق مسیرهای ارتباطی موجود مثل فرم تماس با من و صفحات اجتماعی شخصی من در رسانه‌های اجتماعی، ترانه را با نام خود در ای‌پی‌بلاگ منتشر کنید. مطالب ارسالی شما در بخش نوشتار مهمان سایت منتشر خواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید