نوروزنامه؛ بخش دوم: فال حافظ امسال
دعوت به نوشتن برای نوروز کاملاً برام غافلگیرکننده بود و از اونجایی که توی نوروز فقط یه چیز هست که همیشه و هر سال تکرار میشه، تصمیم گرفتم اون رو…
دعوت به نوشتن برای نوروز کاملاً برام غافلگیرکننده بود و از اونجایی که توی نوروز فقط یه چیز هست که همیشه و هر سال تکرار میشه، تصمیم گرفتم اون رو…
یکی از رسومات معمول ما ایرانیها در نوروز، رسم تفأل به دیوان حافظ و کمک گرفتن از حافظ برای پیشبینی آینده است. اما این رسم از کجا شروع شده و…
امروز، هر وقت که بین یک روز پرمشغله کاری، فرصتی برای تنها ماندن و فکر کردن داشتم، دهها و شاید هم صدها کلمه در ذهنم ردیف میشدند و با خود…
امشب، شب یلدا، بلندترین شب سال و یکی از نمادهای مهم در فرهنگ ایرانیانی است که همواره اعتقاد داشتند پایان شب سیه، سپید است. شبی که در آن اقوام و…
شب سوم چشمانم بسته است و خیال چون شهر فرنگ، در پس پلکهایم در حرکت است. خیالی موهوم که مرا با خود به این سو و آن سو میبرد. گاه…
شب اول در زندگی همهی ما لحظاتی هست که جهانِ هستی به ما تلنگر میزند. تلنگری گاه چنان مهیب و سهمگین، که درک و تجربهاش به لحظهای درنگ در بود…
این روزها آنقدر خستهام که حتی توان نوشتن متن کوتاهی را هم ندارم. روزهاست که میخواهم از گذران همین ایام پر از ملالت و خستگی بنویسم اما دستم یاری نمیکند.…
نوشتار پنجم کم نیستند روزهایی که از صمیم قلب میخواهم که شعر بنویسم، اما هیچ کلامی در ذهنم منعقد نمیشود و اندیشهام حتی برای لحظهای هم آبستن احساسی برای شاعری…
حافظ خوانی همیشه برای من حسِ خوبی داشته است، حتی در این روزهایی که بادِ خزان وزیدن گرفته و آرام آرام رختِ رنگارنگ خود را بر درختان میپوشاند، حافظ خوانی…
نوشتار چهارم باد پاییزی وزیدن گرفته و قاصدکها را به پرواز درآورده است. صدای زوزهی باد به هنگام عبور از میان برگهای نیمه زرد، به درختان یادآوری میکند که پایان…