مجموعه داستانک خواب‌نما؛ بخش سوم: ساحل آرامش

You are currently viewing مجموعه داستانک خواب‌نما؛ بخش سوم: ساحل آرامش

ساحل آرام دریا، نسیمی خنک که عطری اقیانوسی در خود دارد و سپیده‌ی صبحی که اندک اندک همه‌ی جهان را به روشنی و زمان را به بیداری دعوت می‌کند. به آرامی از چادری که بر شن‌های طلایی ساحل برپا کرده‌اند بیرون می‌آید. خنکای نسیم چهره‌اش را نوازش می‌کند و گیسوان بلند و حنایی رنگش را به بازی می‌گیرد. کمی جلوتر می‌رود تا به نزدیکی دریا برسد. امواج به سوی او رهسپار می‌شوند و آرامش دریا را لحظه‌ای بر پاهایش احساس می‌کند. کمی جلوتر می‌رود، پای در دریا می‌گذارد و برای دقایقی به دوردست‌های نیلگون دریا خیره شده است.

لحظه‌ای بعد، چشمانش را می‌بندد، با صدای امواج و مرغان دریایی که از دور و نزدیک آغاز روزی تازه را نوید می‌دهند، در آرامش غرق می‌شود. گویی برای لحظه‌ای کوتاه روحش از تنش جدا می‌شود و به نظاره‌ی جهانش می‌نشیند. او، در ساحل امن آرامش، در جهانی به روشنی خورشید و روزگاری به وقار دریا. همه چیز همانی است که باید باشد و هیچ چیز در ستیز با آرامشش نیست.

چشمانش را باز می‌کند، به سوی چادر باز می‌گردد، دودی که از آتش شبِ پیشین بر جای مانده در همراهی با نسیم خنک صبگاهی در مشامش می‌پیچد. نزدیک‌تر می‌شود و گوشه‌ای از چادر را می‌گشاید. نیم نگاهی به درون چادر می‌اندازد. حالا همه چیز برای شفاف‌تر شده است. او، شبی که به صبح رسیده و داستانی که در ذهنش مرور می‌شود. آرامش به تشویش بدل می‌شود و جهان رو به تاریکی می‌نهد.

بیشتر بخوانید:  مجموعه داستانک خواب‌نما؛ بخش دوم: سفری در زمان

به یاد می‌آورد که چگونه به اینجا آمده است و دستِ تقدیر چه سرنوشت پرتلاطمی را برایش رقم زده است. به خاطر می‌آورد که چگونه چاه بر او راه شد و گردشی اشتباه در مسیر پر تب و تاب زندگی، حکایتش را به سویی دیگر کشاند. در اندیشه‌اش مرور می‌کند که چگونه کشتی زندگی‌اش که روزگاری در سودای وصال به ساحل آرامش بود، به گل نشست و او را به این ساحلِ به ظاهر آرامش‌بخش لیکن مشوش رساند.

بغضی بر گلویش می‌نشیند و به آرامی اشکی از گوشه‌ی چشمانش جاری می‌شود. کمی از چادر دور می‌شود و به آرامی در کنار دریا قدم می‌زند. نسیمِ خنک صبگاهی بار دیگر بر چهره‌اش قابل احساس است و خنکای آب دریا گاه و بیگاه بر پایش می‌نشیند. به آرامی اشک‌هایش را پاک می‌کند، نفسی عمیق می‌کشد و در آوای گوش‌نواز امواج و مرغان غرق می‌شود. کمی آن‌سوتر می‌ایستد و به دوردست‌ها خیره می‌شود. در اندیشه‌اش روایتی دیگر از روزگار را برای خود حکایت می‌کند… حالا دوباره ساحل آرامش همینجا است…

داستانک ساحل آرامش

خواب‌نما، یک مجموعه‌ی آنتولوژی از داستانک (فلش فیکشن) است که به تازگی به ای‌پی‌بلاگ افزوده شده است. در این مجموعه، داستانک‌هایی مجزا از هم نوشته خواهند شد که هر یک از آن‌ها روایت‌گری قصه‌ای متفاوت هستند. امیدوارم از مطالعه‌ی داستانک «ساحل آرامش» سومین بخش از مجموعه‌ی خواب‌نما لذت ببرید.

داستانک یا فلش فیکشن چیست؟ داستانک نویس کیست؟

آنتولوژی یا گلچین ادبی چیست؟ مفهوم آن در ادبیات و هنرهای نمایشی چه تفاوتی دارد؟

+ تصویر: نقاشی «شب پر ستاره» اثری از ونسان ون گوگ.

دیدگاهتان را بنویسید