فریاد ماهی فروش:
تمیز ندادنی از
آوای فاخته
صحنهای دیدنی
گل داودی پس از
تندباد پاییزی
نمیبارد باران، هنوز
در روز درختکاری [بامبوکاری]
کلاه و بارانی
این کلبه:
حتی آب هم راهش را نیافته
به درِ خانهات
گل ادریسی
آنگاه که زمانِ پوشیدن لباس تابستانیست
آبی کم رنگ
بارانِ فصلی
جایی برای نگرانی نیست:
جوانهی برنج
آنگاه که گزنهها میافتند
نوای بالِ سار
توفان صبحگاهی
کاکنه*
میوه، برگ و پوستهاش
به رنگ برگهای پاییزی
* گیاه عروسک پشت پرده
قطرات آب بر گل داودی
شبنمی که آنگاه برمیداریش:
جوانه میزند
کلبه من:
چارچوبی از نور
ماه در پنجره
میگویی
و لبها یخ میزنند:
بادِ پاییزی
چه میخورند
درخانهی کوچکشان؟
خزان در سایهی بید
آوای فاخته؛ مجموعه هایکویی از ماتسوئو باشو
ماتسوئو باشو یکی از مشهورترین هایکوسرایان ژاپنی و البته به قولی مشهورترین هایکوسرای دورهی ادو یا توکوگاوا (دورهای از تاریخ ژاپن بین سالهای ۱۶۰۳ تا ۱۸۶۸ میلادی) است. بسیاری او را برترین استاد هایکوی تاریخ ژاپن میدانند و اشعار او شهرت جهانی دارد و به زبانهای مختلف ترجمه شده است. هایکو قالبی شعری است که خاستگاه اصلیش کشور ژاپن است و کوتاهترین گونهی شعری جهان است.
اگر از خوانندگان قدیمی ایپیبلاگ باشید احتمالاً میدانید که من علاقهی خاصی به انواع گونههای مینیمال یا موجز ادبیات نظیر هایکو از ادبیات خارجی، رباعی در شعر فارسی و داستانک (فلش فیکشن) در ادبیات داستانی دارم. به همین دلیل هم هست که سعی میکنم بیشر از سایر زمینههای ادبی، به این بخش از هنر ادبیات بپردازم و هم هایکو و داستانک ترجمه میکنم و هم گاهی هایکو و داستانک مینویسم.
مجموعهای که سعی در تکمیل آن دارم و «اوای فاخته» هشتمین قسمت از آن است، مجموعهای از هایکوهای منتخب ماتسوئو باشو است که در کتاب «اشعار منتخب ماتسوئو باشو» نوشتهی دیوید لاندیس بارنهیل به زبان انگلیسی منتشر شده است. این کتاب در واقع ترجمهی انگلیسی اشعار ماتسوئو باشو است و من هم سعی میکنم در حد توان خودم، برگردانی مناسب، البته با تصرف، از این اشعار ارائه کنم.
قدرت خارق العادهی شعر و نوشتههای باشو، امروز هم ادامه دارد و اشعارش به فرهنگهایی نفوذ کرده است که او حتی تصورش را هم نمیکرد. زندگی و آثار او، سالهاست که بر هنرمندان غربی اثر گذاشته است و تأثیر او بر شعرای غربی در پنجاه سال گذشته چشمگیر بوده است.
دیوید لاندیس بارنهیل، اشعار منتخب ماتسوئو باشو
«آوای فاخته» هشتمین بخش از هایکوهای منتخب ماتسوئو باشو است که برگردان آزاد و همراه با تصرف از نسخهی انگلیسی اشعار او به قلم دیوید لاندیس بارنهیل است.
a squid-seller’s call:
indistinguishable from the
cuckoo’sthat’s something to see—
chrysanthemums after
autumn’s stormnot raining, yet
on bamboo-planting day
a raincoat and hatthis hut:
even the water rail hasn’t found
your doorhydrangeas—
at the time for summer clothes
pale blueperiodic rain
so no need to worry:
rice sproutsas the hackberry fruit falls
the sound of starling wings—
morning’s windstormJapanese lantern plant:
fruit, leaves, and shells all
the color of autumn leavesa chrysanthemum drops
its dew, but when I pick it up:
a brood budmy hut:
a square of light
from the window’s moonsay something
and the lips go cold:
autumn windwhat do they eat
in their tiny house?
autumn in willow’s shade
تصویر: بخشی از پرترهی ماتسوئو باشو، اثر کاتسوشیکا هوکوسائی که در اواخر قرن هجدهم میلادی نقاشی شده است. تصویر کامل این نقاشی در ادامه آورده شده است:
درود
متاسفانه نتونستم با شعر ارتباط برقرار کنم. در توضیحات نوشته بودید هایکو نویس هستید. بنظرم انسجام خاصی در اینگونه اشعار نیست و ارتباط برقرار کردن با سراینده به سختی صورت می پذیره.
سلام
ممنون بابت وقتی که گذاشتین.
من به یه نکته اشاره کنم که هر سه مصراع در هایکو، یه شعر مستقل محسوب میشه و هر کدوم از اشعار، موضوع خاص خودش رو داره و این مجموعه یک شعر یکپارچه نیست. با این حال با توجه به آرایهی ایجاز یا همون مفهوم مینیمال بودن در سبک هایکو، به نظرم برقرار کردن ارتباط با هایکو کمی سختتر از سایر شعرهاس.
هایکو واقعا یکی از لطیف ترین نوع شعره بنظرم. با چند کلمه کوتاه یه موجی از احساسات رو به خواننده منتقل میکنه. البته من مخاطب پیگیر هایکو نبودم هیچ وقت ولی هرچی که جسته و گریخته شنیدم و خوندم حس خوبی بهم منتقل کرده.
چقدر هیجان انگیز که دارید رو این مجموعه کار میکنید. واقعا خیلی از قسمت های فرهنگ ژاپن رو دوست دارم 🙂
واقعا کوتاه بودن شعر در عین مفهومی بودن توی هایکو خیلی عالیه. هرچند توی فارسی هم رباعی و دوبیتی هم همینطور وضعیتی دارن.
و البته که فرهنگ ژاپن خصوصاً در بخش ادبیات خیلی غنی و جالبه.
درود مجدد
ممنون از توضیحاتی که ارائه دادید⚘
خواهش میکنم 🌹
اولین باره که اسم این سبک رو میشنوم. به نظرم زیباست. همین انسجام در عین پراکندگی، از زیباییهای این سبک میتونه باشه که مفهوم کلی رو در ذهن مخاطب شکل میده.
ژاپنیها سبکهای شعری خاص و منحصر بفردی دارن. هایکو البته به دلیل کوتاه بودنش از بقیه بیشتر مشهور شده اما سبکهای دیگهی شعری اونا هم جذابیتهای خودشو داره. در مجموع به نظرم ادبیات ژاپن هم مثل ادبیات فارسی خیلی غنی و عمیقه.
هایکو به نظرم کم و بیش شباهت به شعر سپید فارسی داره، شاید برای ما نامفهوم به نظر بیاد اما مخاطبینش کامل مجسم میکنند. هایکوی آوای فاخته من رو به سالها پیش برد که خونده بودمش اما فقط اسمش در خاطرم مونده بود 🙂
در ترجمههای فارسی و انگلسی کاملاً مشابه با شعر نو هست اما در سرایش ژاپنی از روند ۵-۷-۵ هجا پیروی میکنه که اون رو توی زبان خودشون موزون میکنه. تصویرسازی و مفهوم رسانی اونم فقط توی سه مصراع واقعاً هایکو رو متمایز کرده از سایر سبکهای شعری کرده… (البته من رباعی رو بیشتر دوست دارم!)
انقدر دلم میخواست میتونستم با ادبیات ارتباط برقرار کنم! اما اصلا نمیتونم! :/
ارتباط برقرار کردن با هر نوعی از هنر کاملاً سلیقهای و شخصیه، و هر کس با یک یا چند ژانر از هنر ارتباط برقرار میکنه. به نظرم مفهوم شخصی هنر، یکی از زیباییهای اونه که برای هرکس معنی منحصربفرد خودشو داره.
۵۷۵ چیه؟ بحث خیلی تخصصی شد. شکلک فرار کجاست؟
اشعار هایکو در زبان ژاپنی به این صورت هستن که مصراع اول ۵ هجا، مصراع دوم ۷ هجا و مصراع سوم ۵ هجا دارن. چیزی که معادل با وزن در شعر فارسی میشه.
جالب بود ممنونم⚘
🌹🌹🌹