باران شبانگاهی؛ برگردان شعری از هایدی ویلیامسون
باران شبانگاهی میبارد بر خانهام، باران خاطرات آهسته، پیوسته بینام رایحهاش نتوان گفت نخستین قطره چه وقت میریزد آهسته مینشیند بر زمین نبودنیها بود میشوند در چهارسوی خانهام محو در…
باران شبانگاهی میبارد بر خانهام، باران خاطرات آهسته، پیوسته بینام رایحهاش نتوان گفت نخستین قطره چه وقت میریزد آهسته مینشیند بر زمین نبودنیها بود میشوند در چهارسوی خانهام محو در…
آمد بهاران یا برفته سالی؟ روزی به پایان ماه راهنمایت به این سو روی کن به مهمانخانهام بانوی پیر، گیلاس هر شکوفه: یادواره درازای عمر مرکز شهر مردمان بسیار نظارهگر…
زیرِ نور، بسی پایینتر زیرِ چمن و زیرِ خاکِ گور پایینتر از سرداب پایینتر از ریشهی شبدر فراتر از دسترس بسی دور از دست فراتر از آفتاب در درازترین روزها…
همچو آسمان شبی صاف و پر ستاره قدم میزند کمال زیبایی از تاریکی تا روشنی در وجودش و در چشمهایش نمود مییابد چنان دلپذیر که برق تندر بهشتی در برابرش…
حلقهای از کلمات درخشانند گاهی که حاذقی حلقه کند آنها را آوازها نغمه میشوند گاهی که خنیاگرانی بخوانند آنها را نغمهسرایی میکنند و میگویند بر بالهای پروازشان پس از مرگ…
گاهی برای غلبه بر ترس از مرگ میخورم ستارهها را در چنین شبهایی، آسوده نشسته اختران را از تاریکی مطلق فرو میریزم در خود تا آنجا که در من همگی…
هایکو یا تکوارهای یکی از قالبهای شعری مشهور ژاپنی است که اختصار و احساس دو ویژگی اصلی آن است. قالبی شعری که دیگر تنها به مرزهای جغرافیایی کشور ژاپن محدود…
عشق از تو گریخت آن دم که پیر و فرتوت مالامال از خوابی و مرگ نزدیک است کتابم را بردار و بخوانش آرام باز به یاد آور نگاه گیرایت زیبایی…
بخند جهان با تو میخندد گریه کن خواهی گریست به تنهایی جهان پیر و فرتوت شریک شادی توست بسی غم دارد در خانهاش پنهانی بخوان کوهها میآیند به سخن آه…
در آرزوی افزونی زیباییهای توام تو ای رز زیبا و نامیرا همه میرند در گذر ایام فقط خاطره میماند بر جا تو اما عاشق چشم رخشانی جهانت را در آتش…